شنبه 14 مهرماه سال 1386
عنوان ندارم
کلا خیلی شاکی ام
چراش رو نمی دونم
اصلا نمی دونم چه مرگمه
قبلا هم این جوری می شدم اما خیلی کمتر اما این چند وقته خیلی بیشتر
حس می کنم احتیاج شدیدی به روان پزشک دارم
تعارف که نداریم خودم که می دونم دارم روانی می شم
بابا به خدا من قبلا مسلمون بودم
تازه اونم شیعه !!!!
الان حس می کنم گبر شدم .....
تازه نمازم رو می خونم روزه هام رو هم می گیرم .....
تازه اینا که چیزی نیست نگید ریا می شه ها شب احیا هم رفتم تا صب دعا کردم . مخصوصا واسه خواهری گلم
اما فکر می کنم اینا هیچ کدوم فایده نداره همش بی خوده ....
خب بی خوده دیگه وقتی صب تا شب رو مخ اینو اون راه می رم .....
اصلا باید برم تیمارستان بخوابم . بلکم کسی رو نبینم که بخوام رو مخش را برم !!!!