وقتی از همه درا بسته می شه

وقتی دل از زندگی خسته می شه

وقتی آرامش از فکر برداشته می شه

باید چی کار کرد؟؟؟؟

سلام . این روزا دارم فکر می کنم چه طور می تونم وضع به وجود اومده رو درست کنم .

یه برنامه ریزی می کنم واسه درس خوندن ... اما حالا که نمی شه

این روزا ترس ریخته توی وجودم از چی نمیدونم!!!

این روزا دنبال تنهایی هام هستم ... اما پیدا نمی شه ...

چقدر دلم می خواد چند روز فقط چند روز دور باشم از همه کس و همه چیز

از امروز تصمیم گرفتم روزهام رو با یه جمله قشنگ شروع کنم

جمله امروز این بود :

اگر به بن بست رسیدی کوچه بغلی را امتحان کن . با ایستادن جلوی دیوار هیچ اتفاقی نمی افتد.

منم دارم کوچه بغلی رو امتحان می کنم.

خدایا کمکم کن.

                                                                                                   (غریبه)

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:02 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
نوشته های زیبایی داری...می دونی درسته شاید باید از کوچه بغلی بری...اما من کناره همون دیوار ایستادم..

داداشی چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:08 ق.ظ

سلام خواهری گلم جمله ات خیلی قشنگه .
راستی ممنون که اومدی آپ کردی کم کم داشتم نگران می شدم
دلم می خواد اگه کمکی از دست من بر میاد دریغ نکنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد